چامسکی: ایالات متحده، ایران، اسرائیل و جهان عرب: کجا هستیم؟
چامسکی به توضیح شرایطی که اسرائیل در آن از مذاکره دم میزند میپردازد و به موضوعاتی چون دیوارهای حایل بناشده از سوی اسرائیل میپردازد و خاطرنشان میکند این دیوار به بهانه امنیت برپا شده است، بهانهای که بسیار معمول است، اما اگر قرار باشد امنیت اسرائیل حفظ شود، باید تمام جهان دیوارکشی شود ...
نوآم چامسکی، زبانشناس و فیلسوف آمریکایی، استاد گروه زبانشناسی و فلسفه موسسه فنی ماساچوست، نویسنده، منتقد و فعال سیاسی، در تاریخ ۲۶ ژوئیه ۲۰۱۳، در باشگاه مطبوعات ژنو، با پیشنهاد و پشتیبانی وزارت امور خارجه سوییس به سخنرانی پرداخت. عنوان سخنرانی وی ایالات متحده، ایران، اسرائیل و جهان عرب : کجا هستیم، است و او در این ۳۵ دقیقه استعمار نوی اسرائیل و حامی آمریکایی آن را متهم میکند.
او در ابتدا با اشاره به احیای روند مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین، عنوان میکند که دو گروه در خصوص این مساله جبهه گرفتهاند، افرادی که آن را مسالهای فرمال میدانند و عدهای که آن را واقعی تصور میکنند. هرچند او امیدوار است که نتیجه پایانی مثبت باشد، اما هر دوی این گروه عقیده دارند که این مساله بزرگترین مشکل خاورمیانه است. چامسکی که خود متعلق به گروه اول است، به توضیح شرایطی که اسرائیل در آن از مذاکره دم میزند میپردازد و به موضوعاتی چون دیوارهای حایل بناشده از سوی اسرائیل میپردازد و خاطرنشان میکند این دیوار به بهانه امنیت برپا شده است، بهانهای که بسیار معمول است، اما اگر قرار باشد امنیت اسرائیل حفظ شود، باید تمام جهان دیوارکشی شود.
او تاکید دارد که اسرائیل در روند صلح، با استفاده از قدرت آمریکایی، در حال تحمیل گزینههای خود است. از دید او، باید دو پیششرط اساسی قبل از ورود به روند مذاکرات صلح مطرح شود که اولی، در نظر گرفتن نقش آمریکا نه به عنوان یکی از طرفین مذاکرهکننده، بلکه به عنوان ناظر است. اما او خود این امر را بسیار بعید میداند، چرا که به عقیده چامسکی، جهان به واسطه زور اداره میشود، نه قانون. پیششرط دوم عدموجود توافقات غیرقانونی است، در حالی که نمیتوان به چنین امری خوشبین بود.
او معتقد است که اروپا میتواند نقشی موثر در این روند ایفا کند، به این شرط که استقلال خود را حفظ نماید. او مشارکت برای صلح را امری ضروری میداند که در چهارچوب گستردهتر منطقهای میتواند مشکلات بیشتری را تحت شعاع قرار دهد. صلح فلسطین از دید او، پیششرط حل مسالهای است که رسانههای غرب و مقامات آمریکایی، آن را ” بزرگترین تهدید برای صلح جهان ” نامیدهاند که در واقع برنامه هستهای ایران است.
چامسکی دو سوال در این خصوص مطرح میکند، یکی این که ایران در برابر چه کشورهایی تهدید است؟ او در پاسخ توضیح میدهد که ترس غرب از قدرتگرفتن هستهای ایران است. در حالی که در جهان عرب، با وجود تمامی تنشهای ممکن با ایران، این کشور به عنوان تهدید در نظر گرفته نمیشود، اما در گفتمان غرب، این عقیده تحمیل میشود که جهان عرب از دیدگاه غرب در خصوص ایران حمایت میکند. چامسکی این امر را در صورت درستی، به دیکتاتورهای حاکم بر این کشورها منتسب میداند و نه به جمعیت مردمی آنها.
او به این امر نیز اشاره دارد که ایران میتواند تهدیدی برای جامعه بینالملل در نظر گرفته شود. اما این ” جامعه بینالملل ” مبهم، یعنی آمریکا و همپیمانان آن که اقلیتی کوچک هستند که به سختی میتوانند با اکثریت جامعه جهانی تطابق یابند.
سوال دوم این است که ایران چگونه تهدید محسوب میشود؟ در این خصوص او به اطلاعات نهادهای جاسوسی غرب میپردازد و تاکید دارد که برنامه هستهای ایران جنبه نظامی اندکی دارد. همین نهادها اطلاع دادهاند که هیچ گونه شاهدی دال بر نظامیبودن برنامه هستهای ایران در راستای ساخت تسلیحات، وجود ندارد. اما مساله از سوی آمریکا به عنوان بخشی از سیاست بازدارندگی مطرح میشود و اقداماتی علیه این کشور را توجیه میکند که گاه غیرقانونی هستند. مثالهایی از آن تحریم و تهدید به حمله نظامی است که نشاندهنده خواست آمریکا و همپیمانان آن برای نظارت بر منطقه، به هر وسیله، حتی با زور است.
چامسکی راهحل مساله هستهای ایران را ساده میداند و آن، منطقه عاری از سلاحهای هستهای است که آمریکا آن را به شکل صوری میپذیرد، در حالی که غیرمتعهدها واقعا از آن حمایت میکنند.
او شرح میدهد که تا پیش از این توافقاتی صورت گرفته که همه لغو گردیدهاند و این امر نشاندهنده آن است که اگر حتی همه جهان موافق باشند، اما آمریکا مخالفت کند، موضوع پیش نخواهد رفت. این در حالی است که امنیت منطقهای برای آمریکا، امنیت اسرائیل است. چامسکی به زرادخانه هستهای اسرائیل اشاره دارد و میافزاید ” بزرگترین تهدید صلح جهانی ” تا زمانی که آمریکا و اسرائیل مذاکرات صلح را حل نکنند، مرتفع نخواهد شد و مذاکرات صلح خود پیششرط منطقه عاری از سلاح هستهای هستند. بنابراین، ارتباط این موضوعات بسیار شفاف است و سایر مسائل منطقه مانند سوریه، عراق و افغانستان نیز به این موضوع وابستهاند.